نويسنده: دکتر سيدحسن صانعي




 

يکي از سؤالات مهمي که در مرحله آغازين برنامه ريزي هر طرح تحقيقاتي همواره مطرح مي گردد و بايد به وضوح پاسخ آن داده شود، اين است که تحقيق خود را در کجا و بر روي چه افرادي يا اشيايي انجام خواهيد داد؟ در هر تحقيق مي بايد جمعيت مورد مطالعه و به عبارتي ساده تر، جمعيت در برگيرنده واحدهاي تحت بررسي به صورت دقيق تعريف شود. اين جمعيت بايد به صراحت و روشني هم از نظر مکاني و هم از نظر زماني و حتي از جهت ساير ويژگي ها مشخص شود. بسياري از اوقات براي مشخص کردن جامعه مورد بررسي، نياز به استفاده از صفت هاي متعدد و معيارهاي گوناگون است تا بتوان جامعه مورد مطالعه را با شفافيت بيان نمود. براي مثال جمعيت « مادران کارمند شهري استان خراسان رضوي » حکايت از وجود معيارها و ويژگي هايي چون:
* زن بودن،
* ازدواج کرده باشد،
* فرزند داشتن،
* شاغل بودن به عنوان کارمند،
* ساکن نقاط شهري،
* در استان خراسان رضوي زندگي کردن،
دارد که تعداد اين ويژگي ها حداقل به 6 صفت مي رسد. به چنين جمعيتي، جامعه هدف، جامعه مادر، جامعه اصلي، جامعه مرجع يا جامعه آماري گفته مي شود که در اين کتاب از عبارت « جامعه مرجع » يا اختصاراً از واژه ي « جامعه (1) » استفاده خواهد شد. هرچه تعداد اين ويژگي ها در جامعه مرجع بيشتر باشد آن جامعه محدودتر و بسته تر مي شود. برعکس هرچه تعداد اين ويژگي ها کمتر باشد جامعه بازتر و بزرگ تر خواهد بود. براي مثال جامعه زنان از جامعه زنان متأهل بزرگتر، جامعه زنان متاهل از جامعه مادران بزرگتر، جامعه مادران از جامعه مادران کارمند بزرگتر، جامعه مادران کارمند از جامعه مادران کارمند شهري بزرگتر و بالاخره جامعه مادران کارمند شهري از جامعه مادران کارمند شهري استان خراسان بزرگتر مي باشد. لازم به يادآوري است که در بعضي از تحقيقات جامعه ي مرجع مي تواند از غير انسان مثلاً اشياء يا حيوانات تشکيل شود. به عنوان مثال مي توان از جامعه توليدات کارخانجات دارويي و جامعه محصولات کشاورزي کرج نام برد.
بنابراين در هر تحقيق جامعه مرجع جامعه اي است که محقق در پروژه تحقيقاتي در دست اقدام خود بايد به آن مراجعه و اطلاعات، مشاهدات و اندازه هاي مورد نياز خود را از افراد آن جامعه جمع آوري نمايد. در اکثر پروژه هاي تحقيقاتي، به هنگام بيان کردن عنوان تحقيق، به جامعه مرجع آن تحقيق به طور ضمني، تلويحي و گاهي بسيار صريح اشاره مي شود ولي باز هم محقق وظيفه دارد که در مراحل نخستين طرح به بيان و تعريف روشن آن بپردازد. اين وظيفه لازم و ضروري است، زيرا زماني که محقق مي خواهد نتايج به دست آمده از تحقيق خود را به جمعيت مورد مطالعه اش تعميم دهد بايد مشخص کند که تحقيق در چه جامعه اي صورت گرفته است تا به آن تعميم داده شود.
چنانچه جمعيت مورد بررسي از تعداد مشخصي عضو تشکيل شده باشد و به عبارتي پايان دار و محدود باشد آن را « جامعه ي محدود » گويند. مانند جمعيت دانش آموزان دوره ي راهنمايي شهر سبزوار در سال 1382، که تعداد ثابت و محدودي هستند. در غير اين صورت چنانچه جمعيت مورد بررسي، نامشخص و بي انتها باشد آنرا « جامعه ي نامحدود » مي خوانند. براي مثال جامعه ذرات معلق در هوا يا جمعيت نوزادان ايران پس از سال 1360 نمونه هايي از جمعيت هاي نامحدود هستند. در بسياري مواقع جوامع محدود آنقدر انبوه و بزرگند که عملاً ناچاريم آنها را نامحدود فرض کنيم. براي مثال جمعيت دانش آموزي کشور هرچند محدود و پايان دار است اما در تحقيقات بايد عملاً آنرا محدود فرض نمود.

پي‌نوشت‌:

1 - واژه « جمعيت » يا « جمعيت مرجع » نيز مترادف با جامعه مي باشد و به جاي يکديگر بکار برده مي شود.

منبع مقاله :
سيدحسن، صانعي؛ (1391)، الفباي تحقيق، تهران: نشر انديشمند، چاپ دوم